حقوق کودک در اسناد سازمان همکاریهای اسلامی
حمایت از حقوق کودک به عنوان دغدغهای جهانی طی چند دهه اخیر مورد توجه دولتها و نهادهای بینالمللی قرار گرفته است. همچنین چالشهایی مانند بروز مخاصمات مسلحانه داخلی و بینالمللی، خشونتهای گسترده، قاچاق انسان، استثمار جنسی و بهرهکشی اقتصادی طی سالهای اخیر موجب نقض گسترده و شدید حقوق کودکان مانند حق حیات، حق سلامت، حق آموزش و… شده است. دولتهای اسلامی نیز در چارچوب سازمان همکاریهای اسلامی از بیش دو دهه قبل، موضوع حمایت از کودکان را در دستورکار خود قرار و اقداماتی انجام دادهاند که در این یادداشت مروری اجمالی بر این اقدامات خواهیم داشت.
الف) پیشینه میثاق حقوق کودک در اسلام
مسائل مربوط به رفاه و حمایت از کودکان اولینبار در سطح کنفرانس سران در ششمین اجلاس در سال ۱۹۹۱ در سنگال به ابتکار رییسجمهور این کشور و همچنین جمهوری اسلامی ایران و بنگلادش مطرح شد. پس از آن، در بیستودومین اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان در کازابلانکای مراکش، در دسامبر سال ۱۹۹۴ طی قطعنامهای، «اعلامیه مراقبت و حمایت از کودک در جهان اسلام» تصویب شد. در این اعلامیه به تدوین برنامه عمل و برنامه ملی، تهدیدات علیه کودکان مانند جنگ، قحطی، مخاصمات و…، لزوم تدوین سندی جامع برای حمایت از کودکان در جهان اسلام، اصلاح قانون اساسی کشورها در راستای حمایت از کودکان، و نیز حقوق خانواده، جنین، نوزاد و حقوق اجتماعی، فرهنگی و معنوی کودک اشاره شد. مطابق ماده ۹ اعلامیه، حقوق کودکان در شرایط خاص، کودکان پناهنده، زندانی،کودکان معلول، کودکانی که در جنگ یا بلایای طبیعی به سر میبرند، کودکان کار و بیوطن نیز مورد حمایت ویژه قرار دارد.
در نهمین اجلاس سران در دوحه، در سال ۲۰۰۰، نگرانی های مربوط به کودکان پناهنده و بازگشت ایشان به وطن، عدم مشارکتدادن کودکان در مخاصمات مسلحانه، حمایت از کودکان در مقابل آسیبهای ناشی از وسائل ارتباط جمعی، کارهای زیانبار و حق بهرهمندی کودکان از بیمههای اجتماعی مورد تأکید قرار گرفت.
همچنین در قطعنامه دهمین اجلاس سران، با عنوان «دانش و اخلاق برای پیشرفت امت اسلام» در مالزی در ۲۰۰۳، در بند ۵ تدوین طرح اولیه میثاق حقوق کودک در اسلام توسط گروه کارشناسان پیشنهاد شد. در سیودومین اجلاس وزرای سازمان کنفرانس اسلامی در ژوئن ۲۰۰۵ در صنعا (یمن) نیز میثاق حقوق کودک در اسلام به تصویب رسید. این سند دارای ۲۶ ماده و مقدمه است.
ب) تعریف کودک در میثاق کودک در اسلام
ماده۱ میثاق حقوق کودک در اسلام مقرر میکند: «منظور از کودک هر انسانی است که بر اساس قانون قابل اعمال در مورد او، به سن بلوغ نرسیده باشد.» برخلاف کنوانسیون، در این تعریف، کودکی دوران قبل از بلوغ را شامل میشود؛ یعنی واژه کودک معادل نابالغ است و بلوغ مرحلهای از رشد جسمانی و عقلانی است که شخص دارای اهلیت استیفا و توانایی برای انجام امور خود بهطور مستقل میگردد. درحقیقت با توجه به اینکه بلوغ امارهای تکوینی است و تابع عواملی چون آب و هوا، تغذیه، شرایط اجتماعی و..؛ به تناسب شرایط زمانی و مکانی در مناطق مختلف، متفاوت است و حتی در مورد دختران و پسران نیز به دلیل تفاوت در فیزیولوژی، سنین متفاوتی برای بلوغ تعیین گردیده و دولتهای مختلف به تناسب این شرایط و نیز با توجه به دیدگاههای مذهبی، سن کودکی را تعیین کردهاند؛ لذا در میثاق از تعیین سن مشخص خودداری شده است. البته این در حالی است که طی چند دهه اخیر تلاش بسیاری از سوی نهادهای حقوق بشری در عرصه بینالمللی صورت گرفته است تا سن ۱۸ سال به عنوان حداکثر سن کودکی بهرسمیت شناخته شود. در واقع باید پذیرفت که هنوز وفاق کامل در رابطه با سن کودک حاصل نشده و این امر در کشورهای اسلامی به وضوح قابل دریافت است.
ج) اهداف و اصول میثاق حقوق کودک در اسلام
در مقدمه این میثاق، به لزوم حمایت خانواده از کودک و بهرهگیری کودک از منابع و امکانات امت اسلامی اشاره شده است. مطابق ماده ۲، اهداف این میثاق عبارتاند از:
۱٫ توجه به خانواده، تقویت تواناییها و گسترش حمایت لازم از آن جهت جلوگیری از زوال شرایط اقتصادی، اجتماعی یا بهداشتی آن و توانمندسازی زوجین جهت حصول اطمینان از ایفای نقش ایشان در ارتقاء جسمی، روحی و رفتاری کودکان؛
۲٫ تضمین یک دوران کودکی ایمن و متوازن و تضمین رشد نسلهای کودکان مسلمانی که معتقد به خالق خود، پیوسته به ایمان خویش، وفادار به کشورشان و متعهد به اصول حق و نیکی در اندیشهها و اعمال و حس تعلق به تمدن اسلامی هستند؛
۳٫ تعمیم و تعمیق دلبستگی در مراحل طفولیت و نوجوانی و تدارک مراقبت کامل برای ایشان بهگونهای که نسلهایی شایسته برای جامعه پرورش یابند؛
۴٫ تأمین دسترسی رایگان و اجباری به آموزش ابتدایی و متوسطه برای تمامی کودکان، بدون توجه به جنسیت، رنگ، ملیت، مذهب، تولد یا هر ملاحظه دیگر جهت توسعه آموزش از طریق ارتقاء دوره تحصیلی مدارس، آموزش معلمین و تدارک فرصتهای آموزش حرفهای؛
۵٫ فراهمکردن فرصتهایی برای کودک جهت کشف استعدادها و شناخت اهمیت و جایگاه خود در جامعه از طریق خانواده و مؤسسات وابسته و تشویق کودکان به مشارکت در حیات فرهنگی جامعه؛
۶٫ تأمین مراقبت لازم برای کودکان دارای نیازهای خاص و کودکانی که در شرایط دشوار بهسر میبرند و نیز رسیدگی به عللی که منجر به بروز چنین شرایطی میشود؛
۷٫ تأمین تمامی حمایتها و مساعدتهای ممکن برای کودکان مسلمان در تمامی اقصی نقاط جهان با هماهنگی دولتها یا از طریق سازوکارهای بینالمللی.
به موجب ماده ۴، دولتهای عضو میثاق موارد ذیل را رعایت خواهند کرد:
۱٫ احترام به حقوقی که در این میثاق تصریح شده و اتخاذ تدابیر لازم جهت تقویت آن بر اساس مقررات داخلی؛
۲٫ احترام به وظایف و مسئولیتهای والدین، سرپرستان قانونی یا دیگر اشخاصی که بر اساس مقررات داخلی موجود قانوناً مسئول کودک هستند؛ بهگونهای که منافع کودک ایجاب میکند؛
۳٫ خاتمه اقدام مبتنی بر رسوم، سنتها یا رویههایی که در تضاد با حقوق و وظایف مصرحه در این میثاق قرار دارند.
ماده ۵ در رابطه با «برابری» مقر میکند که کشورهای عضو، برابری تمامی کودکان را بهگونهای که در قانون مقرر شده، جهت برخورداری از آزادیها و حقوق خود که در این میثاق تصریح شده است، بدون توجه به جنسیت، تولد، نژاد، دین، زبان، تعلقات سیاسی یا هرگونه ملاحظه دیگر که بر حق کودک خانواده یا نماینده قانونی یا شرعی او اثرگذار باشد، تضمین میکند.
د) برخی مصادیق حقوق کودک در میثاق
حق حیات
حق حیات کودک در ماده ۶ میثاق تبیین شده است به این ترتیب که:
۱٫ کودک از زمانی که به صورت جنین در رحم مادر است یا در صورت فوت مادر خود، از حق حیات برخوردار است. سقط جنین ممنوع است، مگر در صورت ضرورت ناشی از منافع مادر، جنین یا هر دوی ایشان. کودک بایستی از حق نسب، مالکیت، ارث و تکفل برخوردار باشد.
۲٫ کشورهای عضو این میثاق، بنیانهای لازم برای بقاء و رشد کودک و حمایت از او در مقابل خشونت، سوءاستفاده، بهرهکشی و شرایط بد زندگی و سلامتی کودم را تضمین میکنند.
بنابراین حق حیات کودک از منظر میثاق، قبل از تولد محترم بوده و از جنین حمایت بهعمل آمده است. این امر، تفاوت مهم کنوانسیون و میثاق در زمینه حق حیات کودک و مبتنی بر آموزههای اسلامی است و نتیجه این رویکرد، ممنوعیت سقط جنین است؛ بدین معنا که مادر یا فرد دیگر، اختیار سلب خودسرانه حیات جنین را ندارد؛ مگر در شرایط خاص و اضطرار که در فقه مجاز شمرده است.
حق هویت
هویت کودک در ماده ۷ میثاق مورد حمایت است و کودک از بدو تولد حق داشتن نام شایسته، ثبت تولد نزد مقامات ذیربط، ملیت معین و شناخت والدین خویش و تمامی بستگان خود و مادر رضاعی خویش را دارد. کشورهای عضو این میثاق مطابق قوانین داخلی خود از عناصر هویت کودک شامل نام، ملیت و نسب خانوادگی حفاظت خواهند کرد و هرگونه تلاشی را به منظور حل موضوع بیتابعیتی هر کودکی که در قلمروی ایشان متولد شده است یا هر یک از اتباع ایشان در خارج از قلمرو خود بهعمل خواهند آورد. کودک دارای نسب ناشناس یا کودکی که به طور قانونی مشابه چنین وضعیتی را اکتساب کرده است، از حق قیمومت و نگهداری، البته بدون فرزندخواندگی، بهرهمند است. او از حق داشتن نام، عنوان و ملیت برخوردار است.
تصریح به حق داشتن «نام شایسته» که مفهومی فراتر از داشتن «نام» است، حقی مبتنی بر آموزههای اسلامی و تعهد والدین برای انتخاب نامی با معنا و مفهوم مطلوب و مناسب برای فرزندان است. کودکان دارای نسب ناشناس نیز به وضعیت کودکان نامشروع اشاره دارد و اینکه از کلیه حقوق کودکان مشروع از جمله حضانت، نام، ملیت و… برخوردارند و البته تنها در مورد ارث محروم خواهند بود.
حق کودک برای سرپرستی توسط والدین
ماده ۸ میثاق به تعهد دولتهای عضو برای استحکام و تقویت بنیان خانواده در مقابل زمینههای تزلزل و ازهمپاشیدگی، تصریح دارد و اینکه هیچ کودکی نباید برخلاف خواست خود از والدین جدا شود و والدین نبایستی قیمومت خویش را مگر تحت ضرورت و به موجب احکام قضایی لغو کنند. نکته مهم مندرج در این ماده این است که کشورهای عضو موظف شدهاند مصالح عالیه کودک را در سیاستهای اجتماعی خویش لحاظ کنند. این اصل به عنوان یکی از اصول کلی در کنوانسیون حقوق کودک مورد تأکید است که در اجرای کلیه مصادیق حقوق کودک باید مورد توجه قرار گیرد.
حقوق مدنی کودک
مواد ۹ و ۱۰ به آزادیهای مدنی کودک میپردازد:
۱٫ حق ازادی عقیده و بیان
هر کودکی که قادر به شکلدادن عقاید خود است، بر اساس سن و بلوغ خود از حق ابراز آزادانه آنها در کلیه اموری که به او مربوط میشود، به صورت شفاهی، کتبی و یا از طرق دیگر ابزار قانونی به گونهای که مغایر با شریعت و اصول اخلاقی نباشد، برخوردار است.
۲٫ حق حریم خصوصی
هر کودکی از حریم خصوصی برخوردار است. با این وجود والدین یا نماینده قانونی از حق اعمال نظارت انسانی و اسلامی بر رفتار کودک برخوردارند. همچنین محدودیتهای حق حریم خصوصی عبارتاند از: نظم عمومی، امنیت عمومی، اخلاق عمومی، بهداشت عمومی و یا حمایت از حقوق اساسی و آزادیهای دیگران.
۳٫ حق آزادی تجمع
هر کودکی از حق تشکیل و پیوستن به هرگونه مجامع غیرنظامی و مسالمتآمیز مبتنی بر مقررات قانونی و مشروع در جامعه خویش به طریقی که سازگار با سن او باشد و رفتار، سلامتی و میراث او را تحتتأثیر قرار ندهد، برخوردار است.
حقوق مدنی کودک از جمله آزادی عقیده و مذهب از جمله حقوق چالشبرانگیز برای دولتهای اسلامی بهشمار میآید و بر همین اساس کشورهای اسلامی متعددی به ماده ۱۴ کنوانسیون حق شرط اعمال کردهاند که از جمله به کشورهای الجزایر، بنگلادش، اردن، مالدیو، سوریه، امارات، برونئی و مراکش میتوان اشاره داشت و لذا در تنظیم میثاق حقوق کودک در اسلام این حق با ملاحظاتی بهرسمیت شناخته شده است. چنانچه در حق حریم خصوصی نیز ملاحظات مزبور به روشنی دریافت میشود و حق نظارت والدین بر کودک مورد پذیرش است؛ درصورتیکه این امر در کنوانسیون مورد اشاره نیست و البته یکی از انتقادات وارد بر کنوانسیون نیز همین مورد و نادیدهگرفتن حقوق و مسئولیتهای والدین در رابطه با تربیت کودک است.
۴٫ حق آموزش و پرورش
مواد ۱۱ و ۱۲ به آموزش و پرورش و فرهنگ اشاره دارد و پرورش صحیح حقی برای کودک شمرده شده که مسئولیت آن برعهده والدین یا سرپرست قانونی است و نهادهای دولتی باید مساعدتهای لازم را به ایشان ارائه کنند. اهداف پرورش کودک مطابق میثاق عبارت است از: تکامل شخصیت، ارزش اخلاقی و مذهبی و حس شهروندی و اشتراک منافع انسانی و اسلامی کودک و القاء روحیه تفاهم، گفتگو، تساهل و دوستی میان مردم، تشویق کودک به فراگیری مهارتها و تواناییها به منظور روبهروشدن با وضعیتهای جدید و غلبه بر رسوم منفی و رشد مبتنی بر استدلال واقعی و علمی.
آموزش ابتدایی و متوسطه رایگان و اجباری نیز در کنار یادگیری اصول آموزش اسلامی مورد تأکید است. علاوه براین، حق هر کودک جهت انتخاب پوشش «سازگار با اعتقادات او»، در عین رعایت شریعت اسلامی، عفت و آداب عمومی، بهرسمیت شناخته شده است. حق کودک در آستانه بلوغ جهت برخورداری از آموزش جنسی مناسب با تفکیک میان موارد مشروع و نامشروع، از دیگر نوآوریهای سند است.
حق بازی و برخورداری از اوقات فراغت و استراحت و حق مشارکت در محیطهای اجتماعی، هنری و فرهنگی در ماده ۱۳ بهرسمیت شناخته شده است و البته والدین یا شخصی که قانوناً مسئول کودک است، در چارچوب نظارتهای اخلاقی، مذهبی و آموزشی از حق نظارت بر کودک در حین انجام فعالیتهای مورد علاقه او یرخوردارند.
۶٫ حق برخورداری از استاندارد زندگی
در ماده ۱۴ حق برخورداری از استاندارد زندگی اجتماعی و الگوی زندگی مناسب برای رشد روحی، جسمی و اجتماعی مقرر شده است.
۷٫ حق سلامت
حق سلامت کودک در ماده ۱۵ با تحقق اقدامات ذیل مورد حمایت است:
۱٫ فراهمکردن مراقبت از برای مادر از زمان شروع حاملگی و طی دوره شیردهی طبیعی توسط مادر و یا فردی دیگر؛ درصورتیکه مادر ناتوان از شیر دادن به طفل باشد؛
۲٫ حق کودک جهت تخفیف برخی احکام قضایی و شرعی به نفع دایه مشروع او بر اساس قانون شریعت و تعویق برخی مجازاتهای صادرشده علیه او و نیز تخفیف وظایف کاری یک زن شاغل باردار و دارای فرزند شیرخوار و کاهش ساعات کاری ایشان؛
۳٫ حق کودک جهت اتخاذ تدابیر لازم جهت کاهش نرخ مرگومیر نوزادان و کودکان؛
۴٫ انجام آزمایش پزشکی اجباری توسط زوج آینده به منظور تضمین عدم وجود و یا علل بیماریهای ارثی یا مسری که حاکی از خطر برای کودک است؛
۵٫ حق ختنهشدن برای پسربچهها؛
۶٫ عدم مداخله والدین یا دیگران در تغییر رنگ، اندام، چهره یا جنسیت جنین از جهت طبی؛ مگر به دلیل ضرورتهای پزشکی؛
۷٫ تأمین مراقبتهای پزشکی پیشگیرانه، کنترل بیماری و سوء تغذیه و نیز فراهم نمودن مراقبت بهداشتی لازم برای کودک و مادر او؛
۸٫ حق کودک در مقابل دولت و جامعه جهت گسترش خدمات و اطلاعات پزشکی برای مادران به منظور افزایش آگاهی و کمک به ایشان در ارتقاء بهداشت کودکان خود؛
۹٫ تضمین حق کودک جهت حمایت در مقابل مواد مخدر، مسکرات و دیگر مواد مضر و نیز در مقابل بیماریهای بومی و مسری.
بنابراین، حق حیات و سلامت کودک از قبل تولد (مرحله جنینی) مورد حمایت قرار گرفته است که حمایت از مادران باردار، عدم مداخله در تغییر ویژگیهای جنین، انجام آزمایشات پزشکی اجباری هنگام ازدواج برای تضمین سلامتی کودک در آینده بر آن دلالت دارد.
تصریح میثاق به حق پسربچهها برای ختنهشدن، احتمالاً در پاسخ به رویکرد نهادها و اسناد بینالمللی ناظر بر ممنوعیت ختنه دختران است؛ زیرا این امر به عنوان یکی از موارد نقض حقوق دختران و رویههای زیانبار برای سلامت ایشان در کشورهای اسلامی مورد توجه قرار دارد. حمایت در برابر مواد مخدر و مسکرات نیز از جمله ابداعات میثاق است و نکته قابل تأمل آنکه اعتیاد نوجوانان و جوانان به مواد مخدر و مصرف الکل توسط آنها از جمله مصادیق سبک زندگی ناسالم توسط کمیته حقوق کودک مطرح میشود.
ماده ۱۶ میثاق به تبیین حقوق کودکان معلول به عنوان یکی از گروههای آسیبپذیر میپردازد.
برخی تهدیدات جسمی و روحی کودک
ماده ۱۷ از کودک در برابر موارد ذیل حمایت کرده است:
۱٫ استفاده نامشروع از مواد مخدر، مسکرات و مواد مضر یا مشارکت در تولبد، ترویج یا داد و ستد آنها؛
۲٫ تمامی اشکال شکنجه، مجازات تحقیرآمیز یا غیرانسانی در تمامی وضعیتها و حالتها یا قاچاق، ربودن یا دادو ستد او؛
۳٫ تمامی اشکال سوءاستفاده؛ بهویژه سوء استفاده جنسی؛
۴٫ تهاجم فرهنگی، ایدئولوژیکی، اطلاعاتی و ارتباطاتی که با شریعت اسلامی یا منافع ملی کشورهای عضو تناقض دارد؛
۵٫ حفاظت از کودکان بهواسطه عدم درگیرکردن آنها در منازعات مسلحانه یا جنگها.
در این ماده، به برخی از مهمترین تهدیدات جسمی (مادی) و روحی (معنوی) علیه سلامت کودک اشاره شده است که طیف گستردهای از اقدامات زیانبار و ناقض حقوق کودکان را شامل شود و مبتنی بر انسانشناسی اسلامی است که به هر دو جنبه جسمنی و روحی انسان توجه دارد و حیات و رشد و شکوفایی در هر دو بعد را مدنظر داشته و تعادل و موازنه میان قوا و استعدادهای مختلف انسان را ملحوظ میدارد.
حمایت از کودک در مقابل کار خطرناک و ناقض حقوق کودک مانند حق آموزش و حق سلامت در ماده ۱۸ مقرر شده است و اینکه حداقل سن کار و ساعات کار و نیز شرایط کار باید در مقررات داخلی تعیین گردد.
مواد ۲۲ تا ۲۶ به ملاحظات شکلی و سازوکارهای اجرایی میثاق از جمله امضا، تصویب یا الحاق، لازمالاجراشدن میثاق، حق شرط، خروج و اصلاحیه و زبانهای رسمی پرداخته است.
ه) حمایت از کودکان در برنامه عمل سلامت (۱۰ ساله) سازمان همکاریهای اسلامی
برنامه عمل ۱۰ ساله سلامت سازمان همکاریهای اسلامی از دیگر اسناد این سازمان است که بهطور خاص حمایت از حق سلامت کودکان و نوجوانان را ملحوظ داشته است. کاهش مرگومیر نوزادان و کودکان زیر ۵ سال، حمایت از سلامت کودکان قبل و بعد از تولد، ارتقای تغذیه نوزادان با شیر مادر، مبارزه با اچ آی و/ ایدز، مالاریا و دیگر بیماریهای واگیردار و غیرواگیردار، واکسیناسیون کودکان و حمایت ویژه از کودکان در مخاصمات مسلحانه از جمله اهداف این سند است. البته این سند خلأهای جدی نیز دارد؛ از جمله مسأله سلامت نوجوانان و بهویژه دختران در این برنامه عمل مغفول مانده است؛ درحالیکه این موضوع از جمله مسائلی است که طی سالهای اخیر به شدت مورد توجه نهادهای بینالمللی از جمله کمیته حقوق کودک و کمیته منع تبعیض علیه زنان قرار گرفته است. همچنین در مورد تهدیدات سلامت کودکان از جمله مصادق مختلف خشونت یا رویههای زیانبار در این سند سکوت شده است.
نتیجهگیری
میثاق حقوق کودک در اسلام به عنوان مهمترین سند مصوب کشورهای اسلامی در زمینه حمایت از کودکان، متضمن نکات مهم و قابل تأملی است. از جمله به نقش و جایگاه خانواده در آن میتوان اشاره کرد که در مواد مختلف مورد تصریح قرار گرفته و ناظر بر اولویت حقوق و مسئولیتهای والدین است. همچنین حق حیات و حق هویت کودک رویکرد موازین اسلامی را تبیین میکند.
برخی ایرادت و خلأها نیز در رابطه با میثاق حقوق کودک در اسلام مطرح است: مانند تعریف کودک که تعیین دقیق قلمروی موضوعی میثاق منوط به آن است و برخی حقوقدانان قایلاند که از جامعیت لازم برخوردار نیست و در نتیجه، حمایت مطلوب از کودکان را تأمین نخواهد کرد. همچنین در رابطه با حقوقی مانند دسترسی به اطلاعات، میثاق سکوت کرده و یا حقوقی مانند حق دادرسی عادلانه و حق سلامت، از اجمال برخوردار است و حق آموزش جنسی کودکان نیازمند تفصیل و تفسیر بیشتر است.
البته فراتر از مضامین میثاق، دغدغه اصلی اجرای آن است که هنوز به دلیل عدم تصویب تعداد مقرر دولتها، لازمالاجرا نشده است و این انتظار از دولتهای اسلامی میرود که با اهتمام و جدیت بیشتر در چارچوب سازمان همکاری اسلامی، در زمینه حمایت از حقوق کودکان اقدام کنند.
منابع
۱٫ Resolution No: 16/22-C, OIC Document/1994 Casablanca, Morocco
۲٫ Resolution No: 16/9-C, OIC Document/2000 , Doha, Qatar
۳٫ Covenant on the Rights of child in Islam OIC – IGGE/HRI/2004/Rep.
۴٫ OIC Strategic Health Programme of Action (SHPA) and Implementation Plan.
۵٫ نسرین مصفا و زهرا داور، میثاق حقوق کودک در اسلام از منظر حقوق بشردوستانه، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی، ۱۳۹۱٫
دانشجوی دکترای حقوق بینالملل