مقالات

بررسي احكام سقط جنين يا سقط حمل

7

مقدمه
سقط جنين يا سقط حمل يكي از جرائمي است كه جوامع پيوسته با آن درگير بوده اند و راه يابي براي مقابله با آن از جمله مسائل و مشكلات جوامع بشري بوده و از ديرباز نيز مقررات خاصي براي جلوگيري از وقوع اين پديده و تعقيب و مجازات مرتكبان آن تدوين شده است .نكته قابل ذكر آن است كه قوانين و مقررات و همچنين در كتب و آثار صاحبنظران كيفري ، راجع به مفهوم و معني اين جرم و مجازات آن اتفاق نظر ديده نمي شود .
منشا اختلاف نظر بيشتر تفسير هدف و سياست كيفري قانونگذار در وضع آن دسته از مقررات كيفري است كه در جهت حمايت از تكامل دوران عادي حاملگي مادر تدوين شده است ۱ . علاوه بر اين بين مفهوم لغوي و پزشكي و عرفي اين پديده تفاوتهائي موجود است كه موجت گسترش دهمنه اين اختلاف مي باشد .
در حقوق ايران تدوين كنندگان قانون مجازات عمومي سابق در بحث مربوط به ” قتل و ضرب و جرح عمدي ” مقررات حاكم بر اين پديده را در مواد ۱۸۰ تا ۱۸۴ بدون توجه به منابع فقهي و موازين اسلامي آن آورده اند و در تدوين آن تحت تاثير قانون جزاي فرانسه بوده و بدون اشاره به تعريف اين پديده ، از استعمال سقط ( جنين ) خودداري كرده و در همه جا اصطلاح ” سقط حمل عمدي ” را بكار برده اند . همچنين براي مراحل حيات جنيني مجازاتهاي متفاوت قائل نشده اند لكن در عمل ، ديوان عالي كشور ، بيشتر تحت تاثير منافع فقهي بوده و براساس موازين اسلامي آرا خود را صادر كرده است . ۲
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، ضوابط قانوني حاكم ، بر سقط جنين حمل ، براساس موازين اسلامي مورد تجديد نظر قرار گرفت و در نتيجه تغييرات عمدهاي در ضوابط ايجاد گرديد .
تدوين كنندگان قانون مجازات اسلامي ، به پيروي از شيوه فقها و صاحبنظران اسلامي ،كه در كتب و آثار خود احكام مربوط به اين مسئله را در مبحث ” ديات ” مورد بحث قرار داده اند ، مقررات مربوط به اين امر را در مواد ۱۹۴ الي ۲۰۰ قانون ديات و نيز در مواد ۹۰ و ۹۱ قانون تعزيرات تنظيم كرده و برخلاف گذشته سقط جنين را از همان مراحل اوليه استقرار نطفه قابل مجازات دانسته اند .
نهايت آنكه در هر يك از مراحل دوران طبيعي بارداري ،تا قبل از حلول روح در جنين ، ميزان ديه را بطور متفاوت بيان كرده و براي پايان دوران حيات جنيني و زمان حلول روح در جنين كه مربوط به ماههاي آخر بارداري است در مورد كسي كه موجبات سقط جنين زن حامل را فراهم نمايد ، مجازات حبس از سه ماه تا شش ماه را پيش بيني كرده اند و اگر مرتكب جرم طبيب يا قابله باشد و عالما در اسقاط جنين مباشرت نمايد و يا اينكه زن حامل را به وسائل اسقاط جنين راهنمائي كند بر حسب مورد مجازات قصاص يا حبس از سه ماه تا شش سال را پيش بيني نموده اند . نظر به اهميت اين تغييرات ، مقاله حاضر بررسي مقدماتي و تبيين عناصر و شرائط اختصاصي و فني پديده سقط جنين را وجهه همت قرار مي دهد .
مبحث اول
تعريف سقط جنين يا سقط حمل و ضابطه تشخيص آن
۱
تعريف سقط جنين يا سقط حمل
گفتيم كه حقوق دانان كيفري راجع به تعريف اين پديده اتفاق نظر ندارند ، بعضي از مولفان خارجي مانند ” گارو ” سقط جنين را عبارت از اخراج عمدي و قبل از موعد حمل مي دانند و بر عكس ” گارسون ” يكي ديگر از حقوقدانان فرانسوي ، سقط جنين را به منقطع ساختن دوران طبيعي بارداري تعريف مي نمايد و دكتر پادپا با توجه به مواد قانون مجازات سابق ايران ، سقط جنين را جرم عمدي دانسته و در تعريف آن نوشته است : سقط جنين عبارت است از اخراج حمل قبل از موعد طبيعي زايمان به نحوي كه زنده يا قابل زيستن نباشد .۳
بديهي است كه در حال حاضر هيچ يك از اين تعاريف به تنهائي نمي تواند بازگو كننده هدف و تعريف مورد نظر قانون گذار اسلامي باشد . اما قانون گذار كنوني نيز در مواد قانوني مربوط ،اين جرم را تعريف نكرده ، بلكه در هر مورد تنها به ذكر موضوع و مجازات آن اكتفا نموده است . در موادي از قانون ديات و نيز ماده ۹۱ قانون تعزيرات ، حمايت از جنين مورد توجه قانون گذار قرار گرفته و در نتيجه سقط آن اعم از عمدي يا غير عمدي قابل مجازات دانسته شده است در ماده ۹۰ قانون تعزيرات هم حمايت از دوران طبيعي بارداري مادر مورد نظر واقع شده و لفظ ” سقط حمل ” به كار رفته است .
از طرف ديگر فقها نيز در كتب و آثار خود اين جرم را تعريف نكرده اند . صاحب تكمله المنهاج در مساله ۳۷۹( ج ۲ ) تحت عنوان ” ديه حمل ” و همچنين علامه حلي در تبصره المتعلمين ( فصل ۱۱ ) تحت عنوان ” ديه جنين ” و امام خميني نيز دز تحرير الوسيله ( ج ۲ ) در مبحث ديات تحت عنوان لواحق ديات به مراحل مختلف حمل اشاره نموده و به ذكر مجازات آنها اكتفا كرده اند .
بدين ترتيب براي دستيابي به تعريفي كه مورد نظر قانون گذار باشد ، شايد بتوان با توجه به مفاهيم و معاني لغوي و پزشكي و عرفي جنين و حمل ، به نتيجه رسيد .
جنين ، در لغت به هر چيزي پوشيده و مستور و به معناي نطفه موجود در شكم آمده است و در اصطلاح فقهي نيز به همين معني استعمال شده است ، ( ” جن في الرحم ” : نطفه در زهدان مادر پوشيده است ) در اصطلاح پزشكي نيز سقط جنين به اخراج قبل از موعد جنين ، به نحوي كه قابل زيستن نباشد ، اطلاق مي گردد.
در اصطلاح حقوق كيفري نيز به همين معني به كار مي رود ، و مبدا حيات جنيني ، ابتداي استقرار نطفه و آبستني مادر و نهايت آن لحظه ماقبل ولادت طفل تلقي ميشود.
حمل : از نظر لغوي به بچه اي گفته ميشود كه در شكم مادر است و در اصطلاح نيز به همين معني به كار ميرود و به بچه اي گفته ميشود كه در رحم زن وجود پيدا ميكند . از نظر پزشكي نيز اصطلاح رحم به دوران بعد از ۷ ماهگي تا قبل از تولد طفل گفته ميشود .
بنابراين اگر در اين مرحله از دوران تكامل ، حيات موجود قابل زيستني كه در رحم وجود دارد ، از بين برود ، اين عمل سقط حمل ناميده ميشود . با توجه به معاني جنين و حمل و مندرجات مواد قانوني اخيرا تصويب ، سقط جنين عبارت خواهد بود از : انجام هرگونه عمل مجرمانه عمدي يا غيرعمدي بر روي زن حامل ، مشروط بر اينكه موجب متوقف ماندن دوران تكامل و مراحل حيات جنيني شود و يا به سلب حيات از حملي كه قابل زيستن است منجر گردد .
بر اساس تعريف فوق ضابطه قانوني تشخيص سقط جنين و سقط حمل را تحت دو عنوان جداگانه : اسقاط حيات جنيني و اسقاط حيات قابل زيستن مورد بحث قرار مي دهيم .
۲
ضابطه قانوني حيات جنيني و حيات قابل زيستن
الف – دوران حيات جنيني مورد حمايت قانون گذار
قانون گذار در تدوين قانون ديات با توجه به آيات قرآن كريم به ويژه آيه ۱۲ تا ۱۵ سوره مومنين ” و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طين ثم جعلنا نطفه في قرار مكين ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه ، فخلقنا المضغه عظاما فكسونا العظام لحما ثم انشا ناه خلقا آخر فتبارك الله احسن الخالقين. ”
و همچنين نظريات فقها ، حمايت قانوني حيات جنيني را از مراحل اوليه انعقاد نطفه مورد تاكيد قرار داده و در ماده ۱۹۴ قانون ديات براي متوقف ساختن هر يك از مراحل حيات جنيني ديه معيني را به شرح زير پيش بيني نموده است :
– ديه اسقاط نطفه اي كه در رحم مستقر شده و به مدت ۴۰ روز مستعد نشو و نما مي شود : ۲۰ دينار است
– ديه اسقاط جنين در مرحله مضغه كه به صورت گوشت درآمده است: ۶۰ دينار است
– ديه اسقاط جنين در مرحله علقه كه به صورت خون بسته درآمده است : ۴۰ دينار است
– ديه اسقاط جنين در مرحله عظم كه به صورت استخوان در آمده است : ۸۰ دينار است
– ديه اسقاط جنيني كه گوشت استخوان بندي او را فرا گرفته قبل از حلول روح : ۱۰۰ دينار است ۴
با اينكه قانون گذار در تدوين مواد مربوط بالصراحه مبدا حيات جنيني را كه از آن حمايت مي كند مشخص نكرده است ولي طبق ضوابط عرفي ، دوران حيات جنيني ، كه اولين دوره حاملگي است ، از تاريخ انعقاد نطفه شروع شده و مدت آن ۴ ماه و نيم طول خواهد كشيد .
همچنين با استفاده از مواد ۸۵۲ و ۸۷۵ قانون مدني كه مبدا حيات را از تاريخ انعقاد نطفه قرار داده است، معلوم ميشود كه دوران حيات جنيني كه اسقاط آن مورد حما يت قانون گذار قرار گرفته است ،از تاريخ انعقاد نطفه در رحم شروع شده و تا زمان تكامل فيزيكي جنين و مرحله قبل از دميدن روح در آن به پايان ميرسد .
ب – دوران حيات قابل زيستن مورد حمايت قانون گذار
با توجه به حكم ماده ۲۰۰ قانون ديات كه مقرر ميدارد :
سقط جنين قبل از پيدايش روح ، كفاره ندارد و كفاره و همچنين ديه كامل براي اسقاط جنين بعد از حلول روح و پيدايش حيات خواهد بود ، و همچنين تصريح قانونگذار در ماده ۹۱ قانون تعزيرات مبني بر اينكه : ” اگر زن حامله براي سقط جنين به طبيب و يا قابله مراجعه كند و طبيب هم عالما و عامدا مباشرت به اسقاط جنين بنمايد ، ديه جنين به عهده اوست و اگر روح در جنين دميده شده باشد بايد ” قصاص ” شود …”
ميتوان نتيجه گرفت كه مبدا اسقاط حيات قابل زيستن مورد حمايت قانونگذار بعد از اتمام دوران حيات جنيني و از زمان حلول روح در جنيني تا زمان تولد طفل خواهد بود كه از نظر عرفي نيز اين مرحله در دومين دوره حاملگي يعني از ۷ ماهگي تا روز تولد طفل طول خواهد كشيد .
مبحث دوم
اقسام سقط جنين و عناصر آن
با توجه به احكام قانوني مندرج در مواد ۱۹۴ الي ۲۰۰ قانون ديات و مواد ۹۰ و ۹۱ و ۱۵۱ قانون تعزيرات و عموميت ضابطه كلي تشخيص جرائم عمد ، شبه عمد و خطاي محض مندرج در ماده ۲ قانون ديات و همچنين تبصره ذيل ماده ۸ همين قانون ميتوان اقسام سقط جنين را شامل سقط جنين عمدي ، سقط جنين شبه عمد و غير عمد و سقط جنين ناشي از خطاي محض دانست . در اين مبحث به طور اختصار عناصر تشكيل دهنده هريك از آنها را مورد بحث قرار مي دهيم .
۱
عناصر سقط جنين عمدي
عناصر تشكيل دهنده سقط جنين عمدي عبارتند از :
الف – عنصر مادي
لازمه تحقق عنصر مادي سقط جنين ، انجام فعل مادي مثبت بر روي زن حامل است ، مانند اينكه مرتكب زن حامل را از جاي بلندي پرت كند و يا با مشت و لگد به شكم زن حامل بزند و يا اينكه با خوراندن ادويه و مشروبات و متكولات و يا وسائل شيميائي و امثال آن زن حامل را وادار يا دلالت بر سقط جنين نمايد و يا اينكه با انجام اعمال پزشكي مانند كورتاژ به اين مقصود نائل آيد .
با توجه به حكم ماده ۹۰ قانون تعزيرات مبني بر اينكه : ” هر كس زن حامله را دلالت به استعمال ادويه يا وسائل ديگري كه موجب سقط ميگردد بنمايد به ۳ الي ۶ ماه حبس محكوم خواهد شد . ” و همچنين قسمت اخير ماده ۹۱ نيز كه مقرر ميدارد : …
و اگر او را به وسائل اسقاط جنين راهنمائي كند به ۶ ماه تا ۳ سال حبس محكوم ميشود ” ، ملاحظه ميشود كه قانونگذار اسلامي در تحقق عنصر مادي جرم سقط جنين ، نوعي معاونت را – كه بوسيله دادن ادويه و يا راهنمائي براي استفاده از وسائل به منظور سقط جنين انجام مييابد كافي دانسته است .
در نتيجه قانونگذار در مواد ۹۰ و ۹۱ قانون تعزيرات براي تحقق عنصر مادي جرم انجام هر نوع عمل مثبت مادي را بر روي زن حامل ، خواه بصورت مباشرت و خواه از طريق راهنمائي و معاونت ، پيش بيني كرده است ، بدون اينكه براي زن حامل ، كه ممكن است در انجام فعل سقط جنين مباشرت و يا معاونت نمايد مسئوليت و مجازاتي در نظر گرفته باشد .
يادآوري اين نكته بجاست كه در قانون مجازات عمومي سابق براي زن حاملي كه عالما و عامدا راضي به خوردن ادويه يا ماكولات يا مشروبات يا استعمال وسائل مذكور ميشد يا در استعمال آنها تمكين مينمود ، مجازات يك تا سه سال حبس پيش بيني شده بود و اگر اقدام زن در نتيجه امر شوهرش بود ، زن از مجازات و شوهر به مجازات مذكور محكوم ميشد .
ب – سو نيت يا قصد مجرمانه مرتكب ( عنصر رواني )
براي تحقق سقط جنين عمدي مرتكب بايد با علم به حامل بودن زن و همچنين به قصد حصول سقط جنين برروي زن حامل ، اقدام مثبتي انجام دهد . بنابراين اگر مرتكب نسبت به حامل بودن زن جاهل باشد و يا اينكه بدون قصد حصول سقط جنين ، زن حامل را مصدوم نمايد ، مورد به عنوان سقط جنين عمدي قابل مجازات نخواهد بود و اين قبيل موارد ممكن است به عنوان سقط جنين غير عمدي مورد توجه قرار گيرد .
۲
سقط جنين شبه عمد و خطاي محض و غير عمدي
با توجه به منابع قانوني مدون مجازات اسلامي يعني مواد ۱۹۴ تا ۲۰۰ قانون ديات و ماده ۱۵۱ قانون تعزيرات سقط جنين ممكن است به صورت شبه عمد و خطاي محض و يا غيرعمدي نيز تحقق پيدا كند .
الف – سقط جنين غيرعمدي و خطاي محض
قانون ديات در مواد ۱۹۴ تا ۲۰۰ قانون ديات بدون اينكه به عمدي بودن يا شبه عمد يا خطائي بودن سقط جنين اشاره كند ، تنها به تعيين ديه متفاوت ، در مراحل تشكيل و تكامل چنين اكتفا نموده است در مقررات سابق قانون مجازات عمومي تنها جرم سقط جنين عمدي وجود دارد و درباره انواع ديگر سقط جنين يعني شبه عمد و خطاي محض در مواد ۱۸ الي ۱۸۴ آن قانون حكمي ديده نمي شود.
به هر حال مقررات مندرج در مواد ۱۹۴ الي ۲۰۰ قانون ديات اسلامي كه جانشين مقررا سابق است شامل انواع سقط جنين عمدي و غير عمدي و خطاي محض در مراحل حيات جنيني ميشود و از اين جهت فرقي ميان جرم اسقاط جنين عمدي و غير عمدي و خطائي در مراحل حيات جنيني وجود ندارد . اين برداشت و نتيجه گيري قانوني مطابق با نظريه فقها است .۶
ب _ سقط جنين غيرعمدي و عناصر آن
با توجه به مندرجات ماده ۱۵۱ قانون تعزيرات عناصر سقط جنين ناشي از تخلفات رانندگي عبارتند از :
۰۱ وضع حمل قبل از موعد طبيعي زايمان
اولين شرط تحقق اسقاط جنين غيرعمدي آن است كه جنين يا حمل بر اثر صدمه وارده ناشي از تخلفات رانندگي تلف شود و يا قابل زيستن نباشد .
مطابق ماده۱۵۱ قانون تعزيرات مجازات مرتكب سقط جنين غيرعمدي ، حبس از ۳ ماه الي ۱ سال است و نيز در صورت مطالبه ديه از ناحيه مصدوم ، مرتكب از طرف دادگاه به پرداخت ديه سقط جنين محكوم خواهد شد .
۰۲ وقوع خطا از ناحيه مرتكب
ضابطه اساسي تشخيص جرائم غيرعمدي وجود اثبات خطاي جزائي مرتكب جرم است . خطاي جزائي نيز عبارت است از ارتكاب عملي كه در انجام آن احتمال ايراد صدمه و زيان ديگري وجود دارد ، و اين عمل ممكن است يك عمل مثبت مانند بياحتياطي راننده و يا عملي مانند بي مبالاتي مرتكب باشد . لكن وقوع خطا به تنهائي موجب مسئوليت مرتكب جرم غيرعمدي و تحميل مجازات بر وي نمي باشد. زيرا براي آنكه مرتكب از نظر جزائي مسئول دانسته شود ، لازم است بين خطاي مرتكب و صدمه وارده يعني سقط جنين رابطه سببيت وجود داشته باشد .
ج – تكمله : برخي از مسائل مربوط به سقط جنين
۱- هرگاه در اثر ضعف و يا اشكالات موجود در رحم و يا در اثر بيماري و يا نقصي كه در خود جنين وجود دارد و يا در اثر قوه قهريه نظير صداي هواپيما يا رعد و برق و عوامل مشابه ديگر جنين سقط شود ، آيا مي توان كسي را مسئول دانست ؟
پاسخ به اين سوال منفي است . چه اساسا اين موارد را نمي توان به كسي منسوب نمود تا بتوان او را مسئول دانست .
۲- ممكن است جنين قبل از سقط مرده باشد و طبيب جنين مرده را از رحم بيرون آورد ، در اينصورت نيز آيا كسي مسئول خواهد بود يا خير ؟
پاسخ در اين مورد نيز منفي است . چه احترام جنين و مجازات سقط جنين از جهت آن است كه جنين موجودي زنده است و الا خروج جنين مرده نه تنها جرم نيست بلكه اگر از رحم مادر خارج نشود و در اثر آن مادر فوت شود كسانيكه در سلامت او موثر و مسئول مي باشند مسئول مرگ او مي باشند ، لكن اگر جنين به نحوي از انحا قبل از مرگ به كيفيتي در رحم زن از بين رفته باشد ، كسي كه باعث مرگ او شده است برابر ضوابط فوق مسئول خواهد بود .
۳- اگر جنين در اثر تلقيح مصنوعي و يا به صورت و طي به حرام ( و طي در حال حيض ) يا به شبه يا به زنا تشكيل شده باشد و كسي او را سقط كند آيا مرتكب مسئول خواهد بود يا خير ؟
پاسخ به اين مورد مثبت است ،چه اين قبيل موارد نيز شامل عمويات حرمت و احترام جنين است و دليل خاصي كه به موجب آن ، اين قبيل امور را بتوان موجب سقط جنين دانست وجود ندارد لذا احكام جنين مشروع در اين قبيل موارد نيز مصداق خواهد داشت .
۴- مقررات راجع به نقص عضو و ساير جراحات وارده بر جنين ، طبق ماده ۱۹۸ به نسبت ديه همان جنين است . في المثل اگر يك دست جنين قطع شود و يا خراشي به سر و صورت آن وارد شود ، چون ديه هر دست نصف ديه كامل مي باشد و ديه دو دست در مرد ديه كامل است و ديه كامل در جنين ۱۰۰ دينار مي باشد . پس ديه يك دست در مورد جنين ۵۰ دينار خواهد بود .
در مورد خراش به سر و صورت جنين ، چون ديه خراش پوست بدن بدون آنكه خون جاري شود ( حارصه ) مطابق ماده ۱۸۶ قانون ديات ” يك شتر ” مي باشد و يك شتر برابر ماده ۳ قانون مزبور برابر ۱۰ دينار مي باشد پس ديه خراش در اين مورديك دينار دينار يعني يك دهم ديه خراش (در غير مورد جنين مي باشد .
۵- اگر كسي مرتكب سقط جنين و مرگ مادر اوشود آيا پرداخت يك ديه كافيست يا بايد به تعداد هر نفر يك ديه بپردازد ؟
با توجه به مواد ۱۹۵ و ۱۹۷ قانون ديات مرتكب مسئول پرداخت ديه به تمام آنها خواهد بود .
۶- اگر خود زن جنين را سقط كند آيا او هم بايد ديه بپردازد ؟
طبق ماده ۱۹۶ قانون ديات هرگاه زني جنين خود را سقط كند بايد ديه آن را در هر مرحله اي كه باشد بپردازد و خود وي از آن ديه سهمي نمي برد .

 


پي نوشت :
منابع:

۱-۱۹۵۶٫۱۰۱

۲-در اين باره رجوع شود : به راي شماره ۹۷۸۰ مورخه ۳۰/۹/۱۳۱۶ شعبه دوم و همچنين راي شماره ۶۲ مورخه ۱۹/۹/۱۳۱۹شعبه پنجم ديوان عالي كشور . كه با توجه بهسوابق فقهي و موازين اسلامي صادر شده است .
۳- دكتر ابراهيم پاد – حقوق كيفري اختصاصي ، جلد اول ،صفحات ۶۸ و ۷۰ چاپ سوم ، سال ۱۳۵۲
۴- هر دينار يك مثقال طلا به وزن ۱۸ نخود مي باشد .
۵- ماده ۸۵۲ قانون مدني :”شرط وراثت زنده بودن در حين فوت مورث است و اگر حملي باشد در صورتي ارث ميبرد كه نطفه او حينالموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود اگر چه فورا پس از تولد بميرد .”

۶- دراين باره رجوع شود ، به جلد دوم تحريرالوسيله امام خميني ، صفحه ۵۹۷

محمد صالح وليدي

منبع: معاونت حقوقی و امور مجلس

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا